میخ در،شکسته پهلوی گل حیدر
شده به پیش زینبش پر پر
شده فدای ضرب سیلی
زهرا مرو که حیدرت میشه تنها
مرو که میشکنه دل بابا
علی میبینه روی نیلی
مادر شده میون کوچه بی یاور
حسن نمی کنه دیگه باور
شده کمون قد رشیدش
تنها نشسته پیش پیکر زهرا
شکسته دست همسر مولا
ضربه ی قنفذ دلیلش
یا زهرا مرو مرو مرو مرو
سروده شده توسط:محمد مهدی دیلم ، علی مهدوی
آسمان رنگ غربت گرفته
فاطمه (س) درد پهلو گرفته
گوییا میخ در خورد به پهلو
محسنش دیگه آروم گرفته
هستیم را به غارت ستاندند
بین کوچه علی را کشاندند
فاطمه (س) ناله و گریه میکرد...
حیدرش را رو خاکا کشاندند
آتش در شده آتش جان
چادر خاکی مادرمان
لعنت الله علیک مغیره
گفت حسن تو نزن مادرمان
***
درد پهلو امانش بریده
روی نیلی مادر که دیده
میزدش با لگد قنفذ پست
ضربه ای سخت ز عدوان کشیده
یک قباله شده یک بهانه
میزدند دشمنان بی بهانه
فاطمه (س) که نداره گناهی
توی این دوره دشمن نمانه
سروده شده توسط : علی مهدوی
کجا من بگردم پی قبر
دلا من ندارم شبی صبر
دلا تو بگرد راه چاره
کجا من بگریَم ،چشام تر
یه مادر که قدش خمیده
ز چشماش چقد اشک چکیده
میون یه کوچه ی باریک
ز پهلو چقد زجر کشیده
دهیم جان برایت
شویم ما فدایت
یه گنبد نداری
بیایم خاک پایت
لبیک بنت محمد
***
دوباره شده فاطمیه
برای خودش عالمیه
ز کوچه بگویم یا مادر
که دینش دین کاملیه
یه کودک که مادر نداره
ز چشماش چقد اشک میباره
علی را رو خاکا کشیدن
خدایا بده راه چاره
پیمبر بگریَد
دلش پر ز خون است
عدو دخترش کشت
دو دست علی را عدو بست
لبیک بنت محمد
سروده شده توسط:علی مهدوی
به طاها به یاسین به معراج احمد
به قدر و به کوثر به رضوان و طوبی
به وحی الهی به قرآن جاری
به تورات موسی و انجیل عیسی
بسی پادشاهی کنم در گدایی
چو باشم گدای گدایان زهرا (س)
چه شب ها که زهرا (س) دعا کرده تا ما
همه شیعه گردیم و بی تاب مولا
غلامی این خانواده دلیل و مراد خدا بوده از خلقت ما
مسیرت مشخص، امیرت مشخص، مکن دل ای دل بزن دل به دریا
که دنیا به خسران عقبا نیرزد
به دوری ز اولاد زهرا نیرزد.
و این زندگانی فانی جوانی
خوشی های امروز و اینجا
به افسوس بسیار فردا نیرزد
***
اگر عاشقانه هوادار یاری
اگر مخلصانه گرفتار یاری
اگر آبرو میگذاری به پایش
یقینا یقینا خریدار یاری
بگو چند جمعه گذشتی ز خوابت؟
چه اندازه در ندبه ها زاری یابی؟
به شانه کشیدی غم سینه اش را؟
و یا چون بقیه تو سربار یاری
اگر یک نفر را به او وصل کردی
برای سپاهش تو سردار یاری
به گریه شبی را سحر کردی یا نه؟
چه مقدار بی تاب و بیمار یاری؟
دل آشفته بودن دلیل کمی نیست
اگر بی قراری بدان یار یاری
و پایان این بی قراری بهشت است
بهشتی که سرخوش ز دیدار یاری
***
نسیم کرامت وزیدن گرفته
و باران رحمت چکیدن گرفته
مبادا بدوزی نگاه دلت را
به مردم که بازار یوسف فروشی در این دوره بد شدیدا گرفته
خدایا به روی درخشان مهدی
به زلف سیاه و پریشان مهدی
به قلب رئوفش که دریای داغ است
به چشمان از غصه گریان مهدی
به لبهای گرم علی یا علی اش
به ذکر حسین و حسن جان مهدی
به دست کریم و نگاه رحیمش
به چشم امید فقیران مهدی
به حال نیاز و قنوت نمازش
به سبحان سبحان سبحان مهدی
به برق نگاه به خال سیاهش
به عطر ملیح گریبان مهدی
به حج جمیلش به جاه جلیلش
به صوت حجازی قرآن مهدی
به صبح عراق و شبانگاه شامش
به آهنگ سمت خراسان مهدی
به جان داده های مسیر عبورش
به شهد شهود شهیدان مهدی
مرا دائم الاشتیاقش بگردان
مرا سینه چاک فراقش بگردان
تفضل بفرما بر این بنده بی سر و پا
مرا همدم و محرم و هم رکاب
سفرهای سوی خراسان و شام و عراقش بگردان
یا مهدی یامهدی مددی
*********************
(برای ظهور آقا امام زمان صلوات)
آقام حسین
من برا تو یه نوکرم
از عشق تو نمیگذرم
کاشکی بگن بهم مدافع حرم
مولای من
دعوت بکن بیام حرم
قسمت نمیشه من برم
هوای کربلا بازم زده سرم
آرزومه تو کربلا شهید شم
فاطمیه یا ک توی محرم
شبیه ارباب ندیدم تو عالم
از بعد عباس
من نمی تونم
زنده بمونم
چطور ببینم
بی کس و یاری
ای آقاجونم
حسین حسین جان
***
ارباب من
میخوام بگم به دشمنا
نمی زاریم ما به خدا
مثل بقیع بشه آقا کرببلا
آقای من
من عاشقم تویی دلبر
شبیه اون علی اکبر
فدایی فرزند مرتضی حیدر
الهی که برای تو بمیرم
برات کربلا ازت بگیرم
به عشقت آقاجون هنوزم اسیرم
تو قتلگاه یک
نفر با خنجر
سری بریده
مادری اومد
یه دست به پهلو
قدش خمیده
حسین حسین جان
سروده شده توسط:علی مهدوی
